محل تبلیغات شما
پس چرا منو تنها گذاشتی چشمانم را باز کردم و تو را دیدم ، عاشقت شدم . اما تا یک لحظه چشمهایم را بستم دیگر تو را ندیدم. دیگر به شکستن عادت کرده ام ، آنقدر سوخته ام که خاکستر شده ام. آنقدر بی وفایی دیده ام که خودم نیز بی وفا شده ام. آنقدر اشک ریخته ام که دیگر همه جا را خیس میبینم ، آنقدر لحظه های زندگی را با غم و غصه سپری کرده ام که برای همیشه همنشین غمها شده ام. نمیدانستم فاصله بین عاشق شدنم و یک لحظه بستن چشمهایم ، جداییست.

پس چرا منو تنها گذاشتی

شجره طائفه ریگی ( شنبه زهی )

از نون شب هم واجب تره

ام ,، ,آنقدر ,لحظه ,چشمهایم ,یک ,ام که ,شده ام ,، آنقدر ,پس چرا ,تو را

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ بچه های پرستاری لرستان ورودی 90 گروه دبیران فلسفه استان همدان(ابن سینا) ***کـــمپیــن نــســلی ســـاختــه***